گزارش تفصیلی سومین نشست تخصصی دانشگاه کارآفرین از نظر تا عمل
سومین نشست از سلسله نشستهای «آینده دانشگاهها در ایران؛ جامعهمحوری و کارآفرینی» در روز چهارشنبه مورخ ۲۴ دیماه ۹۹ برگزار شد. این میزگرد با سخنرانی دکتر بهروز زارعی کرگ آباد، دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، دکتر رضا نقی زاده، مشاور معاون پژوهش و فناوری وزارت عتف و عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و دکتر مژگان سمندر علی اشتهاردی، عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برگزار شد.
در ابتدای میزگرد دکتر سمندر علی اشتهاردی، به تدوین بیانیهای با عنوان آینده دانشگاهها در ایران؛ جامعهمحوری و کارآفرینی اشاره کرد و گفت هدف بیانیه، ایجاد درکی مشترک و آیندهنگر در میان نخبگان دانشگاهی کشور است و در پنج بخش ارائهشده است که بخش اول آن با عنوان «روندهای کلان مؤثر بر آینده دانشگاهها»، محور اصلی میزگرد حاضر با تأکید روی روندهای کلان حاکم بر سطح ملّی و بینالمللی است. در ادامه سمندر علی اشتهاردی، ضمن اشاره به سایر بخشهای بیانیه با عناوین «تغییرات محوری در آینده دانشگاهها»، «ارزشهای حاکم بر دانشگاهها در آینده»، «سیاستهای کلان» و درنهایت بخش «مسیر پیشرو» که به لزوم تدوین سند تحول دانشگاه جامعهمحور و کارآفرین میپردازد، بخش اول بیانیه را بهصورت اجمالی معرفی کرد و بحث میزگرد را با طرح سؤالی در زمینه آینده دانشگاهها و اهمیت درک تحولات توسط جامعه علمی به چالش کشید.
نقش اجرایی دستگاهها در بهرهبرداری صحیح از نیازهای علمی اهمیت فراوان دارد.
دکتر زارعی در پاسخ به این پرسش ضمن تعریف کلاسیک «سازمان» بر ضرورت ایجاد شبکه همکاری و بهرهبرداری از همافزایی دانش میان دانشگاهیان، تأکید کرد و افزود مکانیسم آموزش عالی، بایستی به ایجاد ارزش اجرایی برای مخاطبان علمی در سطح ملی و بینالمللی بیانجامد تا در فضای اجرایی پیچیده و گسترده کنونی، بهصورت کارآمد ظاهر شود و نقش بسزایی ایفا نماید. در مقابل نباید از اهمیت نقش اجرایی دستگاهها در بهرهبرداری صحیح از نیازهای علمی غافل شد و تعامل دانشگاه و دستگاه اجرایی همچون دو نهاد جداییناپذیر برای رسیدن بهغایت توسعهیافتگی و حل مشکلات و چالشهای جامعه ضروری است. البته گفتنی است علیرغم تغییرات موفقیتآمیز علمی، همواره «بخش اجرایی» پیشران این مسئله بوده است. بنابراین، متصدیان اجرایی برای رفع نیازهای تنوع جامعه، ملزم به همکاری با نهادهای علمی و بهرهبرداری از تخصص ارزشمند آنها در زمینههای گوناگون هستند.
نهاد دانشگاه در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی، نقطه عطفی در تأثیر و تحول جامعه باشد.
دکتر نقی زاده نیز در پاسخ به پرسش مطرحشده، لزوم تغییر مسیر دانشگاهها با توجه به ایجاد مسائل و چالشهای گوناگون امروزی را مورد تأکید قرارداد و افزود با توجه به افزایش ظرفیت علمی دانشگاهیان، باید در راستای تحول دانشگاهها گامهای اساسی برداشته شود و نهاد دانشگاه نیز ضمن ادامه فرایند علمی همچون تربیت نیروی انسانی، آموزش و پژوهش، در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی، نقطه عطفی در تأثیر و تحول جامعه باشد. ایشان با ذکر جمله «دانشگاه، مبدأ همه تحولات است» از بیانات امام خمینی (ره)، به اهمیت اعمال تحول در تمامی بخشهای دانشگاه اشاره کرد و گفت آغاز تحول، با جامعهمحوری و کارآفرینی دانشگاه و نقش کلیدی آن در سازوکار تحولات امکانپذیر است. همچنین درک ضرورت تغییر و سپس تبیین قوانین سیاستگذاری در آییننامهها و دستورالعملها گامهای ضروری در این مسیر محسوب میشوند.
در ادامه، جهت پاسخ به پرسش مطرحشده در خصوص تبیین انواع روندهای کلان در سطح ملی و بینالمللی در بیانیه با توجه به درک ضرورت تغییر، دکتر زارعی نکتهای را خاطرنشان کرد و گفت موضوعات علمی کارآفرینی مرتبط به دو نوع کارآفرینی شخصی و کارآفرینی سازمانی میشود. کارآفرینی سازمانی عبارت از ایجاد تغییر در نهادها و سازمانها مانند دانشگاه، شهرسازی، نفت، بنادر و … است که اصولاً با افزایش GDP همراه است و در مقابل کارآفرینی شخصی اغلب با تأخیر به افزایش GDP کشور منجر میشود. نتایج کارآفرینی شخصی فرهنگسازی و کارآفرینی سازمانی، ثروتاندوزی است. با این مقدمه، دانشگاهها بهعنوان یکی از سازمان تثبیتشده، نیازمند تزریق روح کارآفرینی در ارکان خویش است. آموزش، پژوهش، خدمات و پشتیبان، تعامل با جامعه ازجمله ارکان اصلی دانشگاه محسوب میشوند. آنچه اهمیت دارد به وقوع پیوستن کارآفرینی شخصی و کارآفرینی سازمانی در بستر دانشگاه بهصورت همزمان است و نباید تنها راهاندازی مراکزی مانند پارک علم و فناوری، مرکز رشد، صندوق سرمایهگذاری که در زمره کارآفرینی شخصی قرار میگیرند را مدنظر قرارداد چراکه هسته اصلی بهبود سازوکار دانشگاه، بدنه اصلی دانشگاه در زمینه تغییر رویکرد کارآفرینانه است. پس کارآفرینی سازمانی شالوده محکم دانشگاه است که نیازمند تجدیدنظر از سمت جامعه و نهادهای سیاستگذار مانند وزارت علوم است. گفتنی است بر اساس مطالعات صورت گرفته، کشورهایی که قابلیت تعریف فعالیتهای کارآفرینی سازمانی بیشتری دارند با افزایش درآمد ناخالص ملی نسبت به سایر کشورها روبرو شدند. همچنین، نباید تمامیت فعالیت کارآفرینی بر دوش دانشگاه باشد، و تغییرات سازمانی بایستی در دامنهای از چند هزار اداره کل در کشور اتفاق بیافتد و جایگاه وزارت علوم در این میان به دلیل نقش کلان آن در این حوزه، پررنگتر از سایر سازمانهاست. وزارت علوم باید در تعامل با سایر سازمانهای اجرایی کشور، تغییرات درون دانشگاهی با تغییرات موردنیاز برون دانشگاهی را هماهنگ نماید و سازوکارهای مشخصی را با توجه به عملکردی بهتر، تبیین نماید. باوجود نیاز تغییر در فضای اجرایی در زمینههای گوناگون بانکداری، خودروسازی و معادن و امثال اینها هنوز نقشه مناسب و شفافی برای ایجاد تغییرات شکل نگرفته است. در این راستا، شرکت ایرباس تصمیم به نزول قیمت بهای نهایی کالای خود به ارزش ۵ درصد میکند که این امر بهعنوان یک شاخص عملکردی بهینه عمل مینماید. بدین منظور با یک دانشگاه با انعقاد قراردادی وارد کار میشود و دانشگاه مذکور شبکهای از دانشگاهها را جهت پاسخ به نیاز صنعت گرد هم میآورد. نیازهای رو به رشد و گسترده دنیای اجرا، محرک اصلی تغییرات دانشگاهی است و متناسب با انتظارات آنها، بخش علمی (دانشگاهی) از توان و قابلیتهای درونی خود و همکاری با ارگانهای دیگر به حل مسئله میپردازد.
دکتر نقیزاده، پس از تأکید بر بیانات ارزشمند دکتر زارعی در خصوص ضرورت هماهنگی فضای دانشگاهی با فضای اجرایی، بر روندهای کلان در سطح ملی و بینالمللی بیانیه که منجر به تغییر نقش و رفتار دانشگاهها در جوامع مختلف میشود، پرداخت. افزایش نیازهای جامعه به توسعه علم، فناوری و نوآوری و تغییر رویکرد اقتصادی کشور به سمت اقتصاد دانشبنیان، اولین کلان روندی است که به اهمیت جایگاه اقتصاد با توجه به اتفاقات پیرامون مانند کرونا و نیاز به آموزش مجازی میپردازد، و در فرایند تسریع درک جامعه از اهمیت دانش تأثیر بسزایی دارد. اهمیت توجه به این مسئله در حوزههای گوناگون علمی وجود دارد و تنها در مقوله مهندسی و فنی نمیگنجد بلکه در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی مانند بیماریهای روانی، پروندههای قضایی و … نیز نفوذ کرده است. بنابراین به نظر میرسد با توجه به آمارهای جهانی میان توسعه اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد کلان (GDP) یک رابطه همبستگی معنادار وجود دارد. دکتر نقی زاده با اشاره به داستان نوشدارو پس از مرگ سهراب، نیاز به تجهیز دانش فناوری برای دستیابی به اقتصاد را بیشازپیش تأکید کرد. دومین کلانروند به افزایش بیکاری در بین دانشآموختگان دانشگاهها و پیچیدهتر شدن ماهیت مشاغل میپردازد. بین اندوخته نیروهای تحصیلکرده با ماهیت مشاغل امروزی تناسبی وجود ندارد و به همین دلیل پدیده افزایش نرخ بیکاری به وجود میآید. رشته کامپیوتر یکی از حوزههای سرآمد در این خصوص است که نشاندهنده سطح آموزش مقدماتی آنها برای حل مسائل پژوهشی و اشتغال کافی نیست و نیاز به تغییر رویکرد نظام آموزش عالی در این فرایند است. «نبود امکان برنامهریزی منسجم توسعهای در دانشگاهها با اتکا به بودجههای عمومی و دولتی» کلانروند دیگری است که با توجه به توسعه فناوریهای جدید، نیاز به افزایش هزینهها در خصوص ساخت آزمایشگاه و سایر تجهیزات موردنیاز فرای بودجه عمومی و دولتی و زنده نگهداشتن اقتصاد پویا است. شرایط فعلی تنها امکانات آموزش شبیهسازیشده را برای دانشجویان ارشد و دکتری فراهم میآورد که خروجی آن به حل مسائل و چالشهای جامعه منجر نمیشود. ازاینرو دانشگاهها همچون شرکتهای دانشبنیان، باید پذیرای وظیفه تأمین بخشی از هزینه از طریق ارتباط با صنعت باشند. درصورتیکه مطالعات نشان میدهد هنوز دانشگاه فاصله زیادی با جامعهمحوری و کارآفرینی دارد و راه زیادی تا ارتباط با صنعت در پیش است. از طرف دیگر، نیاز فزاینده دانشگاهها به منابع مالی برای ورود به فعالیتهای جدید و پیشران احساس میشود. افزایش فاصله حقوق و مزایای اعضای هیئتعلمی داخل با خارج از کشور از دیگر نتایج عدم ورود به جامعهمحوری و کارآفرینی است که دانشگاههای پیشرو برای جبران دستمزد اعضای هیئتعلمی چارهای جز جامعهمحوری، کارآفرینی و درنهایت ارتباط با صنعت ندارند، کلان روند بعدی، نبود امکان تأمین مالی پژوهشگران تماموقت موردنیاز از محل منابع عمومی و دولتی با فرض وجود ارتباط دانشگاه با صنعت است. دانشگاهها برای انجام بخشی از تحقیقات، نیازمند نیروی تماموقت پژوهشی و فناوری است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز به دلیل عدم تأمین مالی از طرف دانشگاه یا عضو هیئتعلمی، رغبتی بهصرف وقت برای همکاری در طرحهای تحقیقاتی و پژوهشی را ندارند و فقدان برنامهریزی مقدماتی ضروری در اصول کار حرفهای منجر به عدم کارآفرینی و جامعهمحوری میشود. بهصورت کلی، سازوکار دانشگاه برای ارتباط با کارآفرینی مهیا نیست و راه طولانی در پیش دارد. وی افزود برای راهاندازی تعامل صنعت با دانشگاه، در خصوص شش کلان روند کلیدی مذکور چارهای اندیشید و راهکارهای اجرایی جهت روند تغییر ارائه داد که محور تغییرات اصلی توسط دانشگاه انجام میگیرد.
در ادامه آشنایی با انواع روندهای کلان در سطح ملی، دکتر زارعی نگاهی به انواع روندهای کلان در سطح بینالمللی داشتند. «سرعتبالای تغییرات در حوزه علم، فناوری و نوآوری و منسوخ شدن سریع محتوا و رشتههای تحصیلی جاری»، یکی از کلانروندهای بینالمللی است که باعث تغییر نوع تعریف آموزش یک حوزه علمی، سرفصلهای مرتبط با دروس و شیوههای آموزش میشود. پس تغییرات حوزه علم و فناوری باعث تغییرات بنیادین در هسته دانشگاه میشود. باوجود امکان اختیار تغییرات در دانشگاهها توسط وزارت علوم در سالهای اخیر، روند تغییر بسیار کند است و بستر و زمینه علمی موردنیاز فراهم نیست. از طرف دیگر نهادهای قانونگذار اجرایی باید به درک درستی از ادغام شرکتها در جهت بهرهوری در فضای کسبوکار دست پیدا کنند و این مسئله نیاز به رصد ایجاد تغییرات و تقویت درون دانشگاهی و نهادهای اجرایی بهصورت موازی را میطلبد تا فضای ناکارآمد فعلی از بین رود. بنابراین سرعتبالای تغییرات در حوزه علم، فناوری و نوآوری باید با ارتقاء توان فکری-نگرشی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی همراه باشد. اصولاً نگرش کارآفرینانه منجر بهقصد و قصد منجر به عمل میشود. هدف کلانروندهای بیانیه، ایجاد نگرش کارآفرینانه در بدنه اجرایی خانواده دانشگاهی است تا اینکه گامبهگام به سمت عمل رهنمود شود. بازنگری در اهداف رشتهها، گروهها، دانشگاهها و سازماندهی بخشهای پشتیبانی، نحوه تخصیص منابع و استفاده از امکانات دانشگاه نظیر ساختمان، نیروی انسانی، اعضای هیئتعلمی و منابع مالی ازجمله این گامهاست. فضای دانشگاهی فعلی، از یکدیگر فاصله گرفتهاند و به گروهها ، دانشکدهها و اعضای هیئتعلمی جدا از یکدیگر تبدیلشدهاند. حل مشکلات برون دانشگاهی مانند «فاضلاب» یا «سرمایهگذاری خارجی» در درون دانشگاه، با مسائل پروژه محوری در دانشکدههای مختلف روبروست و نشاندهنده سازماندهی بر مبنای پروژه است که برای حل مشکلات اجرایی کافی نیست. بنابراین دانشگاهها باید به سمت بازنگری در نحوه سازماندهی نیروها و منابع جهت حل مسائل حیاتی شوند. همچنین رویههای کاری کنونی برای حل چالشها مناسب نیست. پس افزایش سرعت تغییرات در سرفصلها باید منجر به ایده و سپس منجر به عمل ایده در دانشگاه با تشکیل کمیته و فرایند هدفگذاری انجام شود.
دومین کلان روند در سطح بینالمللی، «تغییر رویکرد شاخصهای دانشگاههای برتر جهان به سمت کارآفرینی، نوآوری و حل نیازهای جامعه» است که به جهت نگرش دنیای بیرون از اهمیت خاصی برخوردار است. حتی نگاه مؤسسات داخلی نیز بر اساس شاخصهای دانشگاهی نسبت به یکدیگر بیتأثیر نیست و کسب اعتبار و اعتماد را برای یک مؤسسه اقتصادی، فرهنگی و … رقم میزند. به همین دلیل امروزه رویکرد شاخصهای دانشگاهها به سمت کارآفرینی، نوآوری، اثرگذاری و خلق تکنولوژی و … تغییر کرده است. درحالیکه درگذشته شاخصهای تعداد مقالات، تعداد جوایز نوبل که خواستگاهی آموزش و پژوهش محور داشت، مطرح بود.
آخرین کلان روند نیز «تغییر شیوههای آموزشی و توسعه فناوریهای نوین در انتقال محتوای آموزشی و پژوهشی» است. بسترهای آموزشی روز بروز گسترش و توسعه مییابند که بارزترین آنها دنیای دیجیتال است که اثر قابلتوجهی بر زندگی انسانها گذاشته است. بهرهگیری از بسترهای گوناگون آموزشی در سطوح گوناگون، تا اندازه زیادی به مدیران دانشگاهی بستگی دارد و باید متناسب با دورههای آموزشی، قابلیت اساتید و نیازهای مخاطبین دانشگاه، بستر و کانالهای ارتباطی جهت ارائه محتوای موردنیاز فراهم آورند.
البته در کنار تمامی مسائل و کلانروندهای صحبت شده، عوامل و زمینههای مناسبی برای ایجاد تغییرات وجود دارد. قدرت جوامع بستگی به متناسبسازی تغییرات با جوامع دارد.
دکتر نقی زاده در خصوص «تغییر شیوههای آموزشی و توسعه فناوریهای نوین در انتقال محتوای آموزشی و پژوهشی» به افزایش بازدهی بستر آموزش مجازی نسبت به آموزش در فضای فیزیکی در برخی حوزهها با فراهم ساختن امکانات ویژه اشاره کردند. در فضای دیجیتال کنونی، دانشگاهیان در صورت امکان باید ذهن خود را از هر آنچه به تجهیزات فیزیکی (مانند کلاس درس) مرتبط است، دور کنند و با توجه به تغییر حتمی مدل آموزش در سالهای آتی باید نگرش خود را نسب به گذشته تغییر دهند. همچنین بر اساس تجربه آموزش مجازی در سال جاری، تغییرات بستر آموزشی، تبعات جدیدی نظیر تغییر شیوه تدریس را برای اساتید به همراه میآورد. پس توانمندسازی اساتید و دانشجویان در بسترهای جدید بهعنوان سازوکاری دائم باید در اولویت مدیران دانشگاهی قرار داشته باشد. در دنیای امروزی، سؤالاتی از جنس میزان ارتباط با صنعت، میزان حل مسائل جامعه، میزان ایجاد اشتغال بجای سؤالاتی در خصوص تعداد برگزاری کلاس توسط اعضای هیئتعلمی عنوان میشود و مفهوم دانشگاه بهتدریج دچار دگرگونی شده است.
در پایان این نشست نیز حاضرین در جلسه سؤالات خود را مطرح کردند و همراه با سخنرانان به بحث و تبادلنظر پرداختند.