نقش نهادهای بالادستی در ترویج فرهنگ و ذهنیت جامعه محوری و کارآفرینی در دانشگاهها
مژگان سمندرعلی اشتهاردی
تاریخ انتشار: ۰۵/ ۱۱/ ۱۳۹۹
از قرن دوازدهم میلادی که اولین دانشگاهها به تعریف امروزی در جهان شکلگرفتهاند تاکنون، تغییرات بنیادی در عملکرد و نقشهای دانشگاه در سرتاسر نقاط جهان صورت گرفته است. بهتدریج رویکرد دانشگاهها به دانش و نقشآفرینی در جامعه، متناسب با سیر تکاملی جامعهای که در آن جای گرفتهاند تغییر و تحولیافته است. در طی چند دهه گذشته، به دنبال نقش کلیدی دانش و تجاریسازی آن بهعنوان عامل اصلی رونق اقتصادی و رقابتپذیری، بیشازپیش بر اهمیت تحول نقش دانشگاهها در جهت زمینهسازی باروری فعالیتهای نوآورانه و کارآفرینانه تأکید شده است. در چنین ساختاری، دانشگاه بهعنوان بازیگر کلیدی (یک کاتالیزور) در توسعه منطقهای محسوب میشود که شکلگیری محیط کارآفرینی منطقهای را در یک محیط بهصورت فزاینده پیچیده متشکل از سهامداران و ذینفعان، از طریق عرضه نیروی کار ماهر یادگیرنده، توسعه دانش و فناوری جدید، انتقال دانش از دانشگاه به صنعت و جامعه (و بالعکس)، ایجاد فرصتهای همکاری مستقیم در فعالیتهای نوآوری با ذینفعان مختلف و از طریق شرکتهای جدید زایشی تحت تأثیر قرار میدهد. حرکت دانشگاهها به سمت جامعهمحوری و کارآفرینی نهتنها بر محیط کارآفرینی منطقه تأثیر میگذارد، بلکه امکان درآمدزایی و تنوع منابع مالی را برای دانشگاهها فراهم مینماید که لازمه حیات و کاهش وابستگی آنها به منابع دولتی است. ازاینرو، دانشگاههای سراسر جهان بهطور فزایندهای شروع به اجرای چنین فعالیتها و مکانیسمهایی مینمایند و بهعنوان دانشگاه کارآفرین شناخته میشوند.
این تحول در ابتدا در برخی از دانشگاهها (همچون دانشگاههای ام آی تی و کمبریج) به دلیل برخورداری از فرهنگ کارآفرینی قوی و سنتهای عمیق توسعه و مشارکت صنعتی بهصورت کاملاً ارگانیک صورت گرفت. در مقابل، بسیاری از دانشگاههای سراسر جهان (همچون دانشگاه هاروارد و برکلی و بسیاری از دانشگاههای اروپا و کشورهای درحالتوسعه) بعد از مشاهده موفقیت دانشگاههای مذکور با رویکردی متفاوت و درعینحال کامیاب، از طریق تعیین راهبردهای بالا-به-پایین، تلاش کردهاند تا متناسب با پتانسیلهای زیستبوم کارآفرینی منطقهای خود، راهبرد دانشگاهی مرتبط با کارآفرینی، ساختار پایدار و توسعه فرهنگ حمایتی متناسب با آن را اتخاذ کنند. در این راستا سازمانهای دولتی و میان دولتی نقش مهمی بهمنظور ترویج مفاهیم، ایجاد ذهنیت و فرهنگ کارآفرینی و تشویق دانشگاهها داشتهاند. ازجمله اقدامات این سازمانها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چارچوب معرفیشده دانشگاه کارآفرین توسط کمیته آموزش و فرهنگ کمیسیون اروپا با همکاری مجمع توسعه اقتصادی و اشتغال محلی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) که بهعنوان راهنمایی برای هدایت دانشگاهها طراحیشده است، جایزه دانشگاه کارآفرین سال ارائهشده توسط مرکز ملی کارآفرینی در آموزش (NCEE) در وزارت آموزش انگلستان، جایزه کارآفرینی وزارت آموزش عالی (MEA) در مالزی، و جایزه بینالمللی Triple E Awards توسط شورای اعتباربخشی دانشگاههای کارآفرین و متعهد (ACEEU) واقع در آلمان.
در کشور ما نیز هرچند در برخی از دانشگاههای کشور اقدامات خودجوشی در این زمینه شکلگرفته است، اتخاذ رویکرد دوم (راهبرد بالا-به-پایین) بهمنظور ایجاد و تسهیل تحول دانشگاهها به سمت نقشآفرینی بیشتر در جامعه همسو با اهداف کلان رشد اقتصادی ضروری به نظر میرسد. در این راستا، به دلیل ساختار آموزش عالی کشور، نقش نهادهای بالادستی همچون وزارت علوم تحقیقات و شورای انقلاب فرهنگی بسیار مهم و ضروری است. ازاینرو، لازم است اقدامات مؤثری توسط این نهادها در خصوص آگاهی سازی و ذهنیت آفرینی، تشویق و ترغیب مؤسسات آموزش عالی صورت پذیرد تا دانشگاهها به سمت ایجاد تعهد رهبری و حاکمیت خوب در شکلدهی یک سیستم پشتیبانی جامع از کلیه ذینفعان داخلی و خارجی برای حرکت به سمت جامعهمحوری و ارزشآفرینی هرچه بیشتر و مؤثرتر گام بردارند. همچنین لازم است بازبینیهای جدی در خصوص آییننامهها، دستورالعملها، و بخشنامهها (همچون نحوه جذب دانشجوها و ارزیابی پایاننامهها، ترفیع، ارتقاء و توانمندسازی اعضای هیئتعلمی، ارزیابی دانشگاهها، …) صورت پذیرد. بدون بازبینیهای یادشده، نمیتوان شاهد حرکت جهشی در این مسیر بود که لازمه رسیدن به اهداف کلان اقتصادی همچون اقتصاد دانشبنیان و مقاومتی است.