اخبار » نشست دوم از سلسله نشست های یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران برگزار شد
نشست دوم از سلسله نشست های یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران برگزار شد
تاریخ انتشار: 1399/11/01
به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، نشست روایت کلان صد سال تحول از مجموعه نشستهای “یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران” با سخنرانی دکتر شاپور اعتماد، استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و دکتر امیر ناظمی، معاون وزیر و رئیس سازمان فناوری اطلاعات، سه شنبه ۳۰ دیماه برگزار شد.
در ابتدا دکتر کیوان الستی مدیر گروه مطالعات نظری علم، فناوری و نوآوری مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در مقدمه ای بر لزوم مطالعه پیشینه شکل گیری پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران تاکید کرد و آن را لازمه تصمیم گیری درست دانست.
در ادامه دکتر امیر ناظمی به وضعیت دانشگاه ها در نقطه شروع اشاره کرد و تغییر وضعیت آنها در طی سالها را مورد بررسی قرار داد. دکتر ناظمی در خصوص وضعیت دانشگاه ها گفت: در وضعیت جدید دانشگاهها از تئوری به سمت به کارگیری حرکت کردیم و مسئولیت پذیری اجتماعی هم پررنگ تر شده است. وی در ادامه در خصوص شکل گیری دانشگاه ها در ایران به سخنرانی پرداخت و گفت: قبل از شکل گیری دانشگاه ها در ایران اعزام دانشجو به خارج از کشور توسط دولت صورت میگرفت که در ادامه با مشکلاتی همچون تغییر سبک زندگی تحصیل کردگان از اروپا و شکل گیری احزاب مخالف مواجه شد و مجموع اتفاقات باعث شد اعزام دانشجو با مخالفت حکمرانان روبرو شود. رئیس سازمان فناوری اطلاعات تاکید کرد شکل گیری دانشگاه در ایران اساسا به دلیل ایجاد پژوهش نبوده بلکه یک تصمیم سیاسی بوده است و دانشگاه ها در ایران سیاست زده شکل گرفتند.
دکتر شاپور اعتماد در ادامه به تاریخ صد هزار سال قبل بازگشت و گفت که اگر به صد هزار سال قبل بازگردیم متوجه میشویم که پدیده فکر کردن با زبان گره خورده است، وی در ادامه گفت: پس از فکر کردن به دستاوردی میرسیم که آن را اسطوره مینامیم و در این سیر تحول، دین و متافیزیک شکل میگیرند و بعد از ان اتفاق استثنایی رخ میدهد که در طی آن از دل متافیزیک، فیزیکی شکل میگیرد. طالس بنیانگذار این شکل از فیزیک (یعنی فلسفه) است. کاری که فلسفه انجام میدهد اسطورهزدایی است. اسطورهزدایی دوران فلسفه، در سیاست و تلاش برای یافتن پاسخ برای مسائل سیاسی ریشه دارد. مشابه این موضوع در دوران اسلامی شکل گرفت که مسلمانان برای حکمرانی نیاز به یافتن پاسخهایی از این جنس بودند. انقلاب علمی قرن هفدهم نیز از خلا ناشی نشد بلکه مضمون آن در دوران اسلامی دیده میشود هر چند در دوران اسلامی راه حلی برای آن پیدا نشد و راه حل متعلق به عهد تجدد است. بعد از انقلاب علمی، انقلابی نهادی در دانشگاه شکل گرفت که همان انقلاب همبولتی است. و بر خلاف انقلاب علمی، این انقلاب از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. دانشگاه برلین الگوی دانشگاه های جدید دیگر در جهان شد. سوال این است که نسبت دین فلسفه و اسطوره و علم در ایران به چه نحو بوده و نتیجه آن چه شده است.
دکتر ناظمی در قسمت دوم سخنرانی به شکلگیری نهاد فناوری اشاره کرد و گفت: در تاریخ پژوهش زمینه برای رشتههای مهندسی و پزشکی باز شده بود و شکلگیری نهادی برای حوزه علوم انسانی با تاخیر بود. معاون وزیر در ادامه، بومی سازی داخلی و توسعه صنعتی را مورد بررسی قرار داد و گفت: مهمترین ویژگیهای دوران توسعه صنعتی در دوره تکنوگرات هایی همانند دکتر عالیخانی و دکتر نیازمند، این بود که اهمیت طرف تقاضا، بنگاه محوری و تربیت مدیران صنعتی در نظر گرفته شد. دکتر ناظمی در ادامه به جمعبندی موارد مطرح شده پرداخت و گفت: در حوزه پژوهش مشکل فقدان سنت پژوهش و نداشتن اجتماع علمی است. وی افزود: در حوزه فناوری نیز شعار دادن به جای عمل مشکل است و در حوزه نوآوری هنوز نمیتوانیم نگاه تاریخی داشته باشیم.. وی در پایان سیر تحولی دانشگاه در ایران را شکل گیری دانشگاه، غیر سیاسی سازی دانشگاه، رشد صنعت، ملی گرایی، فناوری دفاعی، جدایی پژوهش و فناوری و به وجود آمدن اکوسیستم نوآوری ترسیم کرد.
دکتر اعتماد نیز در بخش دوم سخنان خود گفت: ما در فرهنگ خودمان دین، فلسفه، علم و تکنولوژی را داریم و باید ببینیم که نسبت اینها با هم چطور عمل کرده است. این ایده مطرح بوده است که دانشگاهی به نحو اروپایی مثلا با الگوگیری از دانشگاه برلین شکل بگیرد اما آنچه که تاسیس میشود تنها پرسنلی است که در رفت و آمد هستند و آشکارا دانشگاهی ناقص الخلقه است. بعد از بالا رفتن قیمت نفت ما سقوط کاملی داریم اما این ادامه دارد تا زمانی که اتفاق عجیبی در دهه ۸۰ رخ میدهد که تفسیر دکتر اعتماد از آن متضمن یک انقلاب هومبولتی بود. در اوج مهاجرت اساتید، برای اولین بار در تاریخ کشور این امکان پدید آمد که کسی که وارد دانشگاه میشود بتواند تمام مراحل تحصیل را در آن دانشگاه طی کند که هر کدام از این مراحل نیاز به تحقیق داشت و در نتیجه دانشگاهها باید برای تحقیق (در کنار تدریس) تجهیز میشدند. پیش از این دوره مثلا بین ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ سهم ایران از مقاله تنها به ۸۰ مقاله رسیده بود. که نسبت به دوره قبل که ۳۵۰ بود کاهش شدیدی پیدا کرده بود. اما در طول یک یا دو سال به دوبرابر افزایش پیدا کرد. معلوم شد که ما بستر پژوهش را از قبل داشتهایم. در نانو یکمرتبه ظرف چند سال در جهان سوم شدیم. اما نتایج در مقالات کاملا علمی مورد انتظار در نیامد بلکه در نشریات علمی پر استناد درآمد. در این دوره غلبه فناوری بر چیزی که علم برای علم است رخ داد. این رویداد، تعرض عجیبی به ۱۰ درصدی بود که لازم است برای علم برای علم وجود داشته باشد.
در پایان حاضرین در این جلسه سوالات خود را از سخنرانان مطرح کردند.