اخبار » دخالت در سیاستهای درون نهادی علم، باعث افول علم در عصر شکوفایی بود
دخالت در سیاستهای درون نهادی علم، باعث افول علم در عصر شکوفایی بود
تاریخ انتشار: 1400/12/25
نشست بررسی مدیریت علم در عصر شکوفایی تمدن اسلامی روز دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ با حضور آقای دکتر محمد باغستانی کوزه گراستادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برگزار شد.
در ابتدای جلسه دبیر جلسه ضمن توضیحاتی در مورد موضوع نشست بیان کردند زمانی که در مورد علم اسلامی صحبت میکنیم معمولا به جز ایده های انتزاعی، مشخصا یک نمونه تاریخی ملموس دردست داریم، آن هم علومی است که بین قرن سوم تا پنجم هجری شاهد شکوفایی آن هستیم. این علم زمانی وجود داشت و رشد بسیاری داشت و و در دورانی نیز زمانی افول کرد. در مورد ماهیت آن صحبتهای زیادی شده اما در مورد مدیریت علم یا رابطه قدرتمندان با نهاد علم و یا تاثیرات مثبت و منفی این نوع مدیریتها بر نهاد علم کم صحبت شده است. از کسانی که در این مورد تحقیقات خوبی انجام داده اند دکتر محمد باغستانی است.
آقای دکتر باغستانی در ابتدای نشست بعد از تشکر از مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و قدردانی از فرصت فراهم شده برای گفتگو به زمینه های پیدایش علم و شکوفایی تمدن اسلامی اشاره داشتند. در زمینه پیدایش علم به منابع فرهنگ اسلامی و پیدایش جهان اسلام اشاره داشتند. در ادامه به جریان های مدیریتی حاکم بر علم پرداختند.
در ارتباط با جریان بیرونی یا سیاست گذاری های کلان حمایت از گسترش علم ایشان به مواردی همچون حمایت از اقتباس علمی، حمایت از ساخت زبان علمی، حمایت از گسترش فرهنگ علم دوستی، فراهم آوردن امکانات آموزشی و پژوهشی اشاره داشتند. همچنین در ارتباط با جریان درونی حاکم بر علم توضیحاتی ارائه کردند و در ادامه به قلمرو سیاست گذاری های کلان جریان بیرونی مدیریت علم پرداختند.
با توجه به اشاره ایشان به قلمرو سیاستگذاری های کلان جریان درونی مدیریت علم، به تشریح مواردی از جمله مدیریت تعیین ضوابط دانش جویی، مدیریت اخلاق دانشجویی، مدیریت همگانی سازی علم در جهان اسلام، آموزش مداوم زبان عربی به عنوان زبان بینالمللی، علم در جهان اسلام ترویج فرهنگ رحله های علمی پرداختند.
در ارتباط با دستاوردهای کلی دوره شکوفایی به حفظ و شرح و سامان دهی دانش جهان باستان، نقد و بررسی آراء و نظریه های پیشینیان، ابداع نظریه های نو در دانشهای گوناگون، ورود در تکنولوژی در عرصه های گوناگون، زمینه سازیهای متعدد برای ظهور دانش های نو در جهان و تربیت دانشوران جهانی اشاره داشتند. در انتهای سخنرانی خود به دو دستاورد نهایی تمدن اسامی پرداختند.
دکتر باغستانی در پاسخ به این پرسش که همواره احادیث و توصیه ها در جهان اسلام وجود داشته اما چه میشود که در دورهای شکوفایی علم را داریم و در دورهای دیگر شاهد افول آن هستیم، به دخالت های سیاست گذاری بیرونی در سیاست های درونی نهاد علم اشاره میکنند. ایشان تاکید میکنند که باید «حمایت» را از «دخالت»، مجزا قلمداد کرد. دکتر باغستانی بیان کردند که از دورهای به بعد، نهاد حمایتگر عرصه حمایت خودش را نقض میکند و چشم طمع به سیاستگذاریهای درون علم میبندد. در نتیجه چنین شرایطی، رقابت درونی علم بهم میریزد و نقطه عطف این جریان در زمان صدارت خواجه نظام الملک طوسی و پیدایش نظامیه های بغداد است. نهضت نظامیه سازی با خواجه نظام الملک طوسی آغاز میشود.
در ادامه ایشان، با اشاره به اینکه خواجه نظام الملک برای نخستین بار یک مکان آموزشی را در حد بسیار اعلا از لحاظ امکانات و ملزومات آموزشی، اتاقهای جداگانه برای استادان، بخشهای خدماتی گسترده، موقوفه های گسترده همه در حد بسیار عالی ایجاد میکند تاکید میکند که امّا او همه این امکانات را وقف ملاحظات مذهب شافعی و کلام اشعری در میآورد. این درآمدها از نیمه قرن ۵ وارد عرصه علم شد، و به عبارت دیگر حمایت مالی وسیعی از علم صورت گرفت اما این حمایت با دخالت و سیاست گذاری [سلیقه ای] در عرصه نهاد علم نیز همراه بود. لذا رقابت سالمی که قبل از این وجود داشت و همه صاحبان دانش میتوانستند به یک اندازه از امکانات حکومت و نظام حمایتگر استفاده کنند، از بین رفت. اندک اندک بخشهای زیادی از رده حمایت شوندگان خارج شدند. علوم عقلی در رقابت با علوم نقلی حذف میشود و علوم نقلی (به صورت خاص علم قرآن، علم حدیث، علم فقه و امثال اینها) در عرصه باقی میماند و وقتی فتوای کفر فیلسوفان توسط امام محمد غزالی صادر شد، تمام دانشهای وابسته به فلسفه، و به تبع آن طبقه بندی علوم یونانی، مثل نجوم و ریاضیات نیز از این حکم متاثر میشوند. و در نتیجه چنین شرایطی دانش ریاضی، فلسفه و نجوم به صورت علمی خود هرگز جایگاه را پیشین خود را پیدا نکردند.
با این حال حجم عظیمی از کتاب در این دوره نوشته شده است. یعنی نظام علمی هنوز وجود داشت و مسئولیت خود را به ظاهر انجام میداد. هنوز دانشجویان و استادان وجود دارند، مدرسه های با شکوه و پر شماری وجود دارند اما دریغ از یک نوآوری علمی و دریغ از یک ابداع علمی. دیگر ابداعات قرن سوم، چهارم و پنجم دیگر وجود ندارد. آن دانشمندان جهانی که پانصد سال کتابهایشان محل بحث و گفتگو و تدریس بوده دیگر وجود ندارند. دیگر نه آن شخصیتهای جهانی هستند و نه نظریه های جهانی و نه ابداعات علم که در آن دو سه قرن قبلی وجود داشت.
سیستم آموزشی و نهاد آموزشی که این دخالت در آن صورت گرفته و عرصه سیاستگذاری به بیرون آمده و دیدگاه خودش را حاکم و تحمیل کرده و تمام امکانات مالی را نیز دریافت کرده، طبیعتاً باعث از بین رفتن رقابت سالم بین دانشها و رشتههای گوناگون میشود و در نتیجه همین علوم نقلی نیز به فقر علمی مبتلا میشوند. در این دوره نوشتهها زیاد هستند اما چون رقابت علمی وجود ندارد ابداعات بسیار اندک است و اندیشه وران در آن عرصه نیز جز کار تقلیدی از گذشتگان چیزی از خود در اکثریت فضای جهان بروز ندادند.
دکترالستی (دبیر نشست) در انتهای نشست صحبت های سخنران را به این صورت جمعبندی میکند که دوره شکوفایی علمی در این سرزمین با اتکا به هنجارهای دینی و فرهنگی شروع میشود و از ابتدا حامیانی بیرونی برای آن وجود دارد که شرایط را برای کار علمی مهیا میکنند و نتیجه این نوع از حمایت چند قرن شکوفایی علمی است. اما زمانی دوران انحطاط آغاز میشود که سیاستهای بیرونی، دخالت در فعالیت دانشمندان، تعیین مرز کردن میان دانش های مجاز و غیرمجاز، و استفاده سیاسی کردن از علم را آغاز میکنند. از این دوره به بعد است که به آرامی شاهد از بین رفتن آن دوران شکوفایی علمی هستیم.