امروزه علم و فناوری بهعنوان جزء جداییناپذیر زندگی انسانها شناخته میشود. اين پديده از همان آغاز زندگی در این کره خاکی همراه بشر بوده و در اشکال مختلف نیازهای وي را مرتفع کرده است. با تغییر و تحول در زندگی و پیشرفت تمدن از یکسو و تغيير و تحول در نیازها، جایگاه علم و فناوری نیز متحول شده است، بگونهاي كه علم و فناوری برخلاف گذشته جایگاه کلیدی در زندگی انسانها به خود اختصاص داده است.
با آغاز زندگی در این کره خاکی، دستیابی به رفاه بیشتر همواره بهعنوان یک هدف مطرح بوده است. انسانها طی دوران متعدد از ابزارها و سیاستهای متفاوتی برای دستیابی به رفاه بیشتر استفاده کردهاند. هرچند موفقیت بشر در دستیابی به این هدف در هر دوره، قابل تامل بوده است، اما باتوجه به ویژگی آرمانگرایی انسانها، همواره رسیدن به رفاه بیشتر به عنوان هدف مطرح شده و برای این منظور نیز تلاش گستردهای کرده است.
اندیشههای متعددی بهمنظور دستیابی به رفاه بیشتر انسانها مطرح شده است. باتوجه به اهمیت علم و فناوری در دنیای کنونی، این پدیده محور اصلی اندیشههای توسعهگرای بشر قرارگرفته است. هرچند اندیشههای توسعه، همواره علم و فناوری را برای توسعه جوامع و دستیابی به رفاه بیشتر مورد تاکید قرار دادهاند، اما اهمیت آن در نظریههای جدید بیشاز گذشته مورد تامل قرار گرفته است.
جایگاه مهم و قابل تامل علم و فناوری در جهت گیریهای توسعه جوامع، انگیزه اصلی برای چنین مطالعهای بهشمار میآید. در این مطالعه به منظور شناخت بهتر جایگاه علم و فناوری در اندیشههای توسعه اقتصادی، تلاش شده است اندیشههای توسعه اقتصادی از زمان آدام اسمیت تا دوره جديد (نظريههاي جديد توسعه) مورد بررسی قرار گرفته و جایگاه علم و فناوری در هر یک از نظریههای توسعه اقتصادی، موشکافی شود. برای این منظور، این کتاب در پنج فصل به شرح زیر تدوین شده است:
در فصل نخست، ارتباط علم و فناوری از یک سو و اقتصاد ازسوی دیگر در ابعاد مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این فصل، سیر تحول علم و فناوری در تجارب جهانی توسعه اقتصادی تحلیل شده و ارتباط بین آنها بحث میشود.
در فصل دوم، سهم علم و فناوری در اندیشههای اقتصادی در نگاه تاریخی مورد بحث قرار گرفته است. دراین فصل، علم و فناوری در اندیشه اقتصاددانان نسل اول و دومبررسی شده و در نگاه کلان، جایگاه علم و فناوری در دیدگاه کلاسیکها، کینزیها و نئوکلاسیکها تحلیل شده است. در فصل سوم، جایگاه علم و فناوری بهصورت جامعتر و عمیق در اندیشه اقتصاددانان توسعه از دوره آدام اسمیت تا دوره کارل مارکس تحلیل شده است. در این فصل، اندیشه توسعه اقتصادی هر یک از اقتصاددانان ارائه شده و مسیرهای مرتبط با توسعه علم و فناوری در اندیشه هر یک از این اقتصاددانان شناسایی شده است.
در فصل چهارم، جایگاه علم و فناوری در اندیشه اقتصاددانان از دوره کارل مارکس تا دوره اخیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این فصل همانند فصل سوم، دیدگاه هر یک از اقتصاددان توسعه، طی این دوه مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت اندیشه توسعه مبتنی بر علم و فناوری بهصورت مقایسهای تحلیل شده است.
در فصل پایانی این مطالعه، دیدگاه برخی از اقتصاددانان توسعه داخلی نسبت به جایگاه علم و فناوری مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این فصل از یک سو، اندیشه اقتصاددانان توسعه داخلی مورد بررسی قرار گرفته است، از سوی دیگر، تفاوت دیدگاه اقتصاددان توسعه داخلی با اندیشههای رایج در ارتباط با جایگاه علم و فناوری تحلیل شده است.
این مطالعه اولین مطالعه در حوزه علم و فناوری بهشمار میآید که در لابهلای اندیشههای توسعه اقتصادی، جایگاه علم و فناوری را شناسایی کرده است. اولین گام در این ارتباط با ایرادات فراوانی همراه میباشد. امید است این اولین گام، مقدمهای برای توسعه بحثهای توسعه اقتصادی با محور علم و فناوری و بهکارگیری آن در سیاستهای اجرایی در کشور قرار گیرد. از تمام خوانندگان تقاضا میشود در راستای غنیشدن این اثر، نویسندگان را از نظرات سازنده خودشان بینصیب نکنند.
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور کانون تفکر در زمینه سیاستپژوهی و سیاستسازی علم، پژوهش و فناوری در سطح ملی.